بانک ۲۴

بانک و بانکداری و بیمه

بانک ۲۴

بانک و بانکداری و بیمه

نقش روابط عمومی درتحقق نظام بانکداری

با توجه به حرام بودن ربا در فقه اسلامی، مسئله ایجاد نظام بانک داری بدون ربا، از مهم ترین دغدغه های اندیشمندان اسلامی بوده است.












با توجه به حرام بودن ربا در فقه اسلامی، مسئله ایجاد نظام بانک داری بدون ربا، از مهم ترین دغدغه های اندیشمندان اسلامی بوده است. در راستای همین هدف، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قانون عملیات بانک داری بدون ربا تدوین و تصویب شد مردم خواهان آن بودندکه اصول وقواعدبانکداری ،منطبق برشریعت واصول اسلامی باشد.پس ازتلاشهای فراوان ،درنهایت درسال ۱۳۶۲قانون عملیات بانکی بدون ربا به کلیه بانکهای کشورابلاغ شد،اما متاسفانه آنچه که اکنون شاهدآن هستیم تنها تغییرنام نرخ بهره به کارمزداست واثری ازبانکداری اسلامی دربانکهای کشوردیده نمی شود.نرخ سودقطعی وازپیش تعیین شده برای تسهیلات که بانک بدون هیچگونه قیدوشرطی آن را دریافت می کند شاهدی براین مدعاست . و در این حالی است که دربانکداری اسلامی ،بانک نقش سرمایه گذار وفرد وام گیرنده نقش عامل راخواهدداشت.

شخص بااستفاده ازسرمایه ای که بانک دراختیاراوقرار می دهد،اقدام به فعالیتهای اقتصادی مشروع می نماید وسود حاصله بنابرتوافق قبلی بین بانک وفرد وام گیرنده تقسیم می گردد .ضمن آنکه بانکداری اسلامی بر پایه پرهیز از دریافت نرخ ثابت سود و پذیرش سپرده ها و وجوه سرمایه گذاری بر اساس اصل مشارکت در سود و زیان بنا شده است. چراکه ربا ( سود ثابت) در اسلام تقبیح شده است. دلیل چنین ممنوعیتی نیز این است که ربا سبب انباشت ثروت نزد گروه معدودی می شود ، توجه و همدردی انسانها نسبت به یکدیگر را می کاهد ، در آمد بدون ریسک و زیان را تضمین می کند و سرمایه گذاری و اشتغال را با مشکل روبرو می سازد. به عبارت روشن تر ، عده ای بر این باورند که ربا سبب ایجاد خلل در گردش سودمند ثروت ، تمرکز ثروت نزد یک طبقه اقتصادی ، عدم توازن بین تولید و مصرف ، افزایش هزینه تولید ، عدم انعطاف پذیری در هزینه ها ، عدم تمایل به سرمایه گذاری ، تشویق به انجام معاملات غیر تولیدی ، عدم توازن اعتباری و تورم می شود آیات متعددی درقرآن کریم درحرمت ربا ذکرگردیده است که به عنوان مثال به چندمورداشاره می گردد: .(سوره مبارکه بقره – آیه شریفه ۲۷۵)آنها که ربا می خورند بر نمی خیزند مگر مانند کسی که شیطان به جنون آشفته اش کرده است. این از آن روست که گفتند: داد و ستد صرفا مانند رباست؛ در صورتی که خدا معامله را حلال و ربا را حرام کرده است. پس اینک کسی که از پروردگارش پندی به او رسد و باز ایستد، آنچه گذشته از آن اوست و کارش با خداست و هر که به (رباخواری) بازگردد، پس آنان دوزخیانند و در آن ماندگارند (سوره مبارکه بقره – آیه شریفه ۲۷۶) خدا ربا را تباه و صدقات را افزون می کند و او هیچ کفران پیشه گناهکاری را دوست نمی دارد. (سوره مبارکه بقره – آیات شریفه ۲۷۸ و ۲۷۹) ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر مؤمنید از خدا بترسید و باقی مانده ربا را واگذارید. (سوره آل عمران آیه۱۳۰،۱۳۱). ای کسانی که ایمان آورده اید! ربا (و سودِ پول) را چند برابر نخورید! از خدا بپرهیزید، تا رستگار شوید! و از آتشی بپرهیزید که برای کافران آماده شده است!

علاوه بر مذمت ربا و امر به قرض الحسنه در کتاب آسمانی دین مبین اسلامی، ربا و ربا خواری در روایات اسلامی نیز مورد اشاره و تقبیح قرار گرفته است

رسول خدا (ص) به حضرت علی علیه السلام فرمودند:

یا علی زمانی بر این مردم می آید که هیچکس از شر ربا در امان نمی ماند و اگر هم ربا خوار نباشد قوائی از ربا دامنگیر او خواهد شد. به خدا قسم، ربا در بین این امت مخفی تر و پنهان تر است از جای رد پای مورچه در صفا و مروه. بدترین رباها مسخره کردن و کوچک شمردن آبروی مؤمنان است. کسی که ربا را حلال بداند و آنرا بگیرد کافر است و قتلش واجب.مستدرک جلد ۲ صفحه ۴۷۹

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: آنکه ربا می دهد و آنکه می گیرد در گناه برابرند.

نهج الفصاحه حدیث ۱۰۵۰

امیر مؤمنان علی (ع) می فرماید:.پیامبر گرامی اسلام (ص) «ربا» و پنج طایفه را (که در ارتباط با ربا هستند) لعنت کرده است:

۱) کسی که میهمان ربا خوار می شود و از غذایی که از پول ربا تهیّه شده است با علم و آگاهی استفاده می کند.

۲) ربا خوار

۳) ربادهنده

۴) کسی که ربا را محاسبه می کند

۵) شهود قرارداد ربا.

مستدرک الوسایل ، جلد ۱۳، ابواب الربا، باب ۱، حدیث ۸.

از امام جعفر صادق علیه السلام روایت است که فرمودند: خبیث ترین و ناپاکترین کسب ها تجارت و معامله ربوی است

امام باقر (ع) می فرمایند:کثیف ترین معاملات، معاملات ربوی است.

که همه این موارد تاکیدی بر این است که درعرصه بانکداری اسلامی علیرغم گذشت نزدیک به ۲۶ سال نتوانستیم به یک ثبات و یک الگوی کارامد دست پیدا نمائیم و در واقع تشدد آراء و نقد و اعتراض بر وضعیت موجود همراه با ارائه راهکار و پیشنهادات مختلف به ویژه از سوی فقهاء و علمای دینی بیانگر ضرورت بهره گیری از سازوکار خاص دارد و به عبارت دیگر لازم است شرایط و وضعیت بانکداری غیرربوی امروز دچار یک بازنگری و باز مهندسی مجدد شود ضمن آنکه حقیقت آن است که شکل گیری و تحقق بانکداری اسلامی مستلزم یک رویکرد کاملاً اطلاع رسانی و ترویجی که تبدیل به یک رفتار و فرهنگ گردد می باشد. زیرا شالوده و اساس کار در بانکداری اسلامی مقوله قرض الحسنه و سرمایه گذاری برای ایجاد یک کسب و کار مشخص و معلوم در چارچوب و ضوابط دینی و اعتقادی است بنابراین وقتی در بانکداری اسلامی ما به دنبال جلوگیری از تمرکز و تکثر ثروت در دست یک عده خاص و به دنبال آن توزیع عادلانه ثروت و عدالت اجتماعی و اقتصادی هستیم و به عبارتی دیگر اقتصاد محبت را در قالب فعالیت های مشخص دنبال می نماییم طبیعی است که رسیدن به این موضوع مستلزم فراهم نمودن شرایط لازم برای مشارکت جدی و فعال مردم در این عرصه خاص می باشد.

و مفهوم این کار یعنی تغییر در رفتار و ایجاد باورهای اعتقادی برای آحاد مختلف اجتماعی در امر شکل گیری و تحقق بانکداری اسلامی است. و این در حالی است که در فضای فعلی و حاکم بر بانک های موجود عمده برون داد فعالیت روابط عمومی ها بر محور تبلیغات تجاری در جهت افزایش سهم بانک در بازار و بالطبع سودآوری بیشتر برای بانک و پیشی گرفتن از سایر رقباست. و در این عرصه هر بانکی با اندیشه خودبینی و خودمحوری تنها به دنبال پایداری و ماندگاری در عرصه این رقابت کاملاً تجاری و سودمحور می باشد که طبیعی است روابط عمومی در این خلال نمی تواند نقشی غیر از سیاست ها و برنامه های حاکم بر بانک را ایفا نماید. در حالی که در بانکداری اسلامی جای سودمحوری به انسان محوری داده می شود و به جای آنکه پول، کالا و سود نقش آفرینی کند این انسان است که در محور اصلی قرار می گیرد پس طبیعی است که روابط عمومی در بانکداری اسلامی یک روابط عمومی کاملاً اخلاقی است که به دنبال احیای ارزشهای اعتقادی و انسانی است.

و تلاش می نماید فرهنگ رویکرد اسلام به سرمایه گذاری اخلاقی را در قالب سپرده گذاریهای قرض الحسنه و سرمایه گذاریهای بدون ربحه دنبال نماید و وقتی بحث از نظام بانکداری مبتنی بر اسلام می شود طبیعی است که ذهن بلافاصله به دنبال جستجوی پاسخ این سؤال خواهد بود که اگر دین اسلام را بعنوان کاملترین دین الهی قلمداد نماییم و بی تردید همین گونه نیز هست بنابراین مبنای فعالیت در نظام بانکی اسلامی که بر اساس فقه شیعه و جعفری برای ما خواهد بود طبیعی است که در این راستا به دنبال شیوه و روش خاص و در چارچوب مقررات مشخص در همه عرصه ها خواهیم بود. که یکی از این محورها، محور ارتباطی با مشتریان و مردم خواهد بود.

که در این خصوص دیگر نمی توان این جمله را بکار بست که هدف وسیله را توجیه می نماید و نمی شود برای ساختاری که شاکله آن و اساس و بنیان آن بر محور اعتقاد و باورهای دینی که برخواسته از فطرت پاک الهی و انسانی است شیوه و روشی غیر از آن بکار بست که در تعارض و در تخالف آن قرار گیریم. از این رو درنظام بانکداری اسلامی که محور بر عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی است مسلماً بکارگیری و بهره گیری از واژه های عدالت که مفهوم قرار گرفتن صحیح و دقیق هرچیز در جای خود می باشد نمی توان الگوی رفتاری و ارتباطی خارج از مفاهیم و باورهای اعتقادی و دینی بکار بست. و در این خصوص آنچه بعنوان مبدأ و اصل در بحث ارتباط انسانی شکل می گیرد مقوله اخلاق و اخلاق محوری و فعالیت عالمانه و آگاهانه با رویکرد اخلاق گرایانه می باشد. و طبیعی است که در این عرصه روابط عمومی نمی تواند در عرصه ارتباطات، اطلاع رسانی و تبلیغات اصل مهمی را بنام صداقت و درستی را به عنوان کلیدواژه در تمام لحظه لحظه فعالیت های ارتباطی و اطلاع رسانی نقش آفرینی جدی دارد به بوته فراموشی بسپارد.

دیگر نمی توان کارکرد صرف سیاست های اقتضایی که ایجاب می نماید برای هرلحظه و برای هر موقعیت و در جهت حفظ منافع شخصی و سازمانی یک سناریوی خاص را تهیه ، تدوین و بکار بست جایگاهی نخواهد داشت بلکه آنچه می تواند در عرصه ارتباطات انسانی و سازمانی نقش آفرینی کند و مردم به واقع بعنوان اصلی ترین سرمایه و پشتوانه در تحقق یکی از ارزشهای جدی در قالب اشکال مختلف بانکی و اقتصادی ایفای نقش نمایند چاره ای جز بکارگرفتن رفتار حرفه ای و اخلاقی از سوی روابط عمومی ها با محورهای دینی و اعتقادی نیست.

ضمن آنکه سیاست و برنامه های بانک همراه با شیوه های عملیاتی و اجرائی آن در قالب عقود اسلامی شامل مضاربه (تقسیم سود)، ودیعه (به امانت گذاردن)، مشارکت (سرمایه گذاری مشترک)، مرابحه (قرارداد مبتنی بر قیمت تمام شده) و اجازه به شرط تملیک (لیزینگ) باید به شیوه اصولی و با سیستم حسابداری منطبق با آن صورت گیرد تا با برداشت های غلط تبدیل به " حیل ربا " و یا وازه های غلطی نظیر " کلاه شرعی " به عنوان یک باور ، رفتار و فرهنگ غلط در مردم نگردد که طبیعی است نقش روابط عمومی در کنار سایر رسانه های ارتباط جمعی در تغیر و تبدیل آن به یک وضعیت جدید در این عرصه بسیار دشوار و سخت خواهد شد.

اگرچه در شرایط فعلی روابط عمومی های بانکهای دولتی و خصوصی بر اساس سیاست ها، برنامه ها و محورهای تعیین شده حرکت می نمایند و با تعریف شبکه برعرصه الکترونیک در ظاهر شاهد یک انسجام عملیاتی و یک رابطه حرفه ای بین بانکهای کشور با نظارت بانک مرکزی می باشیم اما این موضوع تنها تأکیدی بر فعالیت جزایر مختلف و متفاوت در داخل یک نقشه جغرافیایی است که علیرغم بیان ظاهری یک ارتباط در عمل هیچگونه رابطه خاصی بر این موضوع حاکم نیست. شاید انتظار بر این است که روابط عمومی در نظام بانکداری فعلی به یک توحد و یک اشتراک فکری و محتوایی با رویکرد آموزشی و ترویجی در تولید و بکارگیری پیام در جهت تغیر در افکار و رفتار و متعاقب آن یک ایجاد فرهنگ پایدار که تبدیل به یک باور عمومی و اعتقادی گردند نیست تمامی برون داد فعالیت بانک ها بر قرعه کشی حساب های قرض الحسنه و تلاش در تعریف جوایز متنوع و متفاوت برای ترغیب و تشویق مردم در امر سپرده گذاری می باشند که تا سال های قبل بیشترین سهم اطلاع رسانی و تبلغاتی بانک ها بر حول این محور بوده است و هر بانکی سعی می نمود که با تبلیغ جوایز متفاوت و با ارزش ریالی مختلف گوی سبقت را از سایر رقبا برباید که با ابلاغ بانک مرکزی و تعریف سقف ارزش ریالی محدود ومشخص برای جوایز عملا مانور تبلیغاتی بانک در این موضوع کمرنگ تر و محور فعالیت های تبلیغاتی آن به سمت و سوی ارائه خدمات نوین بانکی در قالب و شیوه های مختلف رفت در حالی که بانک اسلامی که محوریت فعالیت آن در نظام بانکداری اسلامی است نقش آموزش ، ترویج و تغیر در رفتار و یا اصلاح رفتار را در حوزه عملیات واقعی بانکداری اسلامی فراموش و یا بسیار کمرنگ کرده است که مسلما هم سیاست گذاران عرصه نظام بانکداری اسلامی نیازمند یک بازنگری و باز مهندسی مجدد می باشند و هم روابط عمومی نظام بانکی نیازمند یک تغیر اساسی و جدی در تولید پیام و محتوی که بر خواسته از بانکداری اسلامی است می باشد .





سعید معادی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد